ناامیدی - دیگه کم کم ناامید شدم و خیلی روی این پروژه خودم و درگیر نکردم. البته از اولش هم خیلی مصرانه پیگیر این کار نبودم.بچه های دیگه رو دیده بودم که پدرو مادرها در این مورد خیلی بهشون فشار میارن وقتی بچه خرابکاری میکنه جیغ داد میکنند و حتی پیش اومده که بچه تا چند روز جیش بند شده از ترس و... بیخیالی - ولی من دوست نداشتم بهت در این مورد فشار بیارم.این مسئله را هم برای خودم یه جورایی حلش کردم. " هیچ وقت برای جیش گفتن دیر نیست 2 سالگی نشد 6 - 7 سالگی... بالاخره که بزرگ میشه و یه روز عقلش میرسه. چرا من از حالا خودم و بچه ام رو اذیت کنم...." خلاصه زدیم به بیخیالی! البته هنوز گهگداری بازت میزاشتیم ولی فشاری بهت نمیووردیم. قال...